ترکیب بندی به مناسبت ولادت حضرت زینب(س)/ دوباره نام علی را سر زبان‌ها بُرد

تو بر زمینی و ابن‌زیاد بر تخت است!
که راه کفر به اسلام یک‌وجب باشد

در آن هجوم مصیبت امام زینب بود
«قسم به صبح که خورشید شام زینب بود»

حسین کشته شد و آب خوش ننوشیده
به احترام لب پاره‌پاره‌اش زینب

درون خیمه، دم قتلگاه، در میدان
هزار مرتبه بوده‌ست چاره‌اش زینب

اگرچه سنگ به پیشانی‌ات زدند ولی
اگرچه بر لب تو مانده جای چوب، گذشت…

تمام روز و شب ما در این مسیر بلا
به ذکر جمله‌ «یا کاشف الکروب» گذشت

پایان پیام/



منبع: https://farsnews.ir/news/14010907000025/%D8%AA%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D8%A8-%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A8%D8%AA-%D9%88%D9%84%D8%A7%D8%AF%D8%AA-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A8-%D8%B3–%D8%AF%D9%88%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%86%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D8%B3%D8%B1-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7

به کوه صبر، به کوه حیا، به کوه شرف
نوشته‌اند به هر قلّه نام زینب را

چه کاخ‌ها که بنا کرده اهل ظلم، ولی
به هم زده همه را با اشاره‌اش زینب

حسین ماه زمین و ستاره‌اش زینب
که بوده یاور و یار هماره‌اش زینب

دوباره نام علی را سر زبان‌ها برد
اگرچه گفت که شاگردی از کلاس علی‌ است

همان کلام، همان لحن، با همان هیبت
چنان شبیه که در اصل اقتباس علی‌ است

چه در میانه‌ صحرا، چه در خرابه‌ شام
فقط تو با خبری که چه بر قلوب گذشت

به تیغ خطبه چنان هوش می‌برد، انگار
که چشم‌های همه خیره از هراس علی‌ است

اساس کاخ ستم را به باد خواهد داد
که عدل‌ و‌ حکمت او نیز بر اساس علی‌ است

به شرق و غرب دو عالم رسید قصه‌ ما
که تا شمال رسید و که از جنوب گذشت

به «لا‌یُقاسُ بِنا» روح تازه‌ای بخشید
چرا که زینب او قابل قیاس علی‌ است

سرم شکست و دلم خون شد و قدم خم شد
همین که سایه‌ لطف تو از سرم کم شد

بخوان:  خراسان رضوی دارای ۱۲ موزه تاریخ طبیعی است

به گوش می‌رسد از خطبه‌ات صدای علی
عجیب نیست اگر کوفه در عجب باشد

بعید نیست که حماله‌الحطب بشود
چرا که دشمنت از نسل بولهب باشد

هزار داغ قیام تو را نمی‌شکند
گرفتم این که نماز تو مستحب باشد

شبی سپیده بر این تیره شام می‌آید
یکی به واقعه‌ انتقام می‌آید

چه حکمتی‌است که هرکس به دیدنت آمد
ندیده از سر آن جسم سینه‌کوب گذشت

اگر تمام زمین مسجدالحرام شود
به گوش می‌رسد از هر مناره‌اش؛ «زینب»

نه غصه قامت او را به لرزه آورده‌ است
نه داغ سست نموده‌ است گام زینب را

به اهل‌بیت نبی ظلم شد در آن وادی
بدیهی است که هر روز شام شب باشد

جهان به جان دوباره رسیده با زینب
که ذکر هر دل درمانده است؛ یا زینب

«به‌جان عشق قسم مارایت الّا عشق»
شنیده گوش دوعالم پیام زینب را

جهان به مرکبی از چوب فتح خواهد شد
اگر هر آینه باشد سواره‌اش زینب

کسی که با دل‌ و‌ جانش مدافع حرم است
خدا رسانده به گوشش سلام زینب را

کجاست آن که سزاوار این لقب باشد؟
اگر بناست که نام تو «زِیْنِ‌أب» باشد

به انتظار نشستیم تا خبر برسد
که صبح سر زده و موسم غروب گذشت

سپرده‌ام که به گوش جهانیان برسد
از آن چه بعد وداع تو بر جیوب گذشت

هنوز حد کسی فهم شأن زینب نیست
چرا که جام کسی از بلا لبالب نیست

از آن طلوع غم‌‌انگیز چل غروب گذشت
گلایه نیست برادر که با تو خوب گذشت

حسین جام بلا را خودش گرفته و ریخت
لبالب از هنر صبر جام زینب را

بخوان:  کشف تنقلات رومی‌ها در یک تماشاخانه معروف

حیا و صبر و شکوه و وقار و حلم و شرف
چه واژه‌ها که شده استعاره‌اش زینب

اگر برای رضای خداست، شیرین است
که داغ تلخ نکرده‌ است کام زینب را

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، مجتبی خورسندی شاعر آئینی کشورمان، ترکیب‌بندی برای مدح‌ و‌ منقبت حضرت زینب سلام الله علیها به مناسبت میلاد این حضرت با عنوان «زِیْنِ‌أب» سرود که متن آن به شرح زیر است:

کسی که زینب او را شناخته‌ است، فقط
در این مقایسه‌ها لایق شناس علی‌ است

چه‌ جای صحبت کفتارهاست، آن‌جایی
که دختر اسدالله در غضب باشد

 به جلوه آمد و گفتند انعکاس علی‌ است
علی دیگری امروز در لباس علی‌ است

نوشته‌اند به هر قلّه نام زینب را
کجاست آن که نداند مقام زینب را؟