خودکامهگان تجسم آن سنگاند سنگی که خورده بود به پیشانیت
خونت هنوز مانده به دامانش اما خود از جبین تو میترسد
سوی تو آمدند پی پابوس، مردم ز شرق و غرب چو اقیانوس
زین رو سپاه سفسطه و سالوس از شور اربعین تو میترسد
تزویر، از صراحت رفتارت زور و زر از تبلور ایثارت
توجیه، از فصاحت گفتارت تردید، از یقین تو میترسد
تا نشنود بشر کلماتت را اصحاب شر به هلهله مشغولاند
چون لشکر یزید ولی دشمن از بانگ پرطنین تو میترسد
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، افشین علاء شاعر کشورمان غزلی را به مناسبت فرا رسیدن اربعین حسینی سروده است که در ادامه می خوانیم.
بعد از هزار و سیصد و اندی سال اهریمن از نگین تو میترسد
شمشیر کین هنوز به قربانگاه از حلق نازنین تو میترسد
امروز اگرچه مغرب ویرانگر تسخیر کرده است ثریا را
با گنبد دفاعی پولادین از عزم آهنین تو میترسد
آن آتشی که خیمهگهت را سوخت گرم است همچنان به خردسوزی
چون کاهدان، بساط فریب اما از آه آتشین تو میترسد
آن نی که در سفر، سر خونینات آیات وحی بر سر آن میخواند
در کوی و برزن است هنوز اما از صوت دلنشین تو میترسد
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
منبع: https://farsnews.ir/news/14020612000309/%D8%B3%D8%B1%D9%88%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%81%D8%B4%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%84%D8%A7%D8%A1%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C
پایان پیام/