حروچینی سربی
فردی با قامت نه چندان بلند با سبیلی که سفیدی آن خبر از سن و سال میدهد، با لبخندی به استقبال میآید. خود را عبدالرحمن ذکایی میر نشر آرویج معرفی میکند. نگاه کنجکاوانه مرا نسبت به جعبه ابزار میبیند و میپرسد میدانی چیست؟ لبخند از سر نا آگاهی مرا که میبیند بدون اینکه سؤال دیگری رد و بدل شود، میگوید: «این پدر جد صفحه کلید است. گوتنبرگ این را اختراع کرد».
به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران توانا، سی و چهارمین دوره از نمایشگاه بینالمللی کتاب از ۲۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۲ شروع شده و تا سیام همین ماه ادامه دارد.
در این نمایشگاه علاوه بر اینکه غرفههای مختلف، کتابهای خود را برای عرضه به مخاطبان و علاقمندان نمایشگاه کتاب آوردهاند، هر کدام از غرفهها طراحی مخصوص به خود را دارند.
از او میپرسم که این دستگاه برای شماست: «با ذوق فراوان میگوید آری و ادامه میدهد که من از سیزدهسالگی در چاپخانه کار میکردم. قبل از آن در مجله توفیق پادو بودم، اما پدرم گفت که چاپخانه یک تومان بیشتر میدهد و به همین دلیل رفتم آنجا کار کردم. نه سواد داشتم و نه خواندن نوشتن میدانستم. او با هیجان ادامه میدهد که در چاپخانه با کتاب آشنا شدم تا جایی که چند کتاب تألیف کردم. سپس فرانسه یاد گرفتم و چند کتاب هم ترجمه کردم. او کتاب هایی را که تألیف کرده بود، یکی یکی ورق میزند و همزمان داستان هر کدام را هم تعریف میکرد. چند جلد از کتابهایش درباره سرنوشت بچههای افغانستانی بود.
در میان این غرفهها اما، غرفهای نه چندان بزرگ با طراحی ساده و با جعبهای که مانند آن را میتوان در ابزار فروشیها مشاهده کرد، نگاه مخاطب را جلب میکند. نزدیکتر که میشویم با همان ذهنیت جعبه ابزاری با تکه آهنهای بزرگی را مشاهده میکنیم.
پایان پیام/