میررکنی: امام خمینی(ره) ما را یک‌بار دیگر مسلمان کرد

به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، وقتی سخن از قیام امام خمینی(ره) به میان می‌آید معمولاً ذهن‌ها به این سمت می‌رود که امام خمینی(ره) علیه یک حکومت شورید و آن را بر هم زد. اما باید توجه کرد قیام ۱۵ خرداد ابعاد گسترده‌تری داشت و اساسا امام خمینی(ره) چهارچوب فکری جدید را برای مردم ایران احیاکرد. در این باره سیدحمیدرضا میررکنی، مترجم، مؤلف و پژوهشگر حوزه انقلاب اسلامی مقابل ما به گفت‌وگو نشست.


سیدحمیدرضا میررکنی بنادکی

وحدت تحجر و تجدد

پایان پیام/


مذکر فطرت بشری 

این پژوهشگر ادامه داد: در آیات قبلی به شکل صریح آمده است که اگر در محل نزاع و مشاجره افراد حاکمیت الله را پذیرفتند آن وقت است که در زمره مؤمنین قرار می‌گیرند. به عبارتی اگر در مواضع چالش‌برانگیز ما تن به حکم اسلام و دین ندهیم و اساسا چنین فضایی نباشد هنوز در جرگه مؤمنین قرار نگرفته‌ایم. حال این سخن را کنار حرف امام بگذاریم که با جدیت بیان کردند «اسلام حکومت است». حکومت کلمه‌ای با بار معنای بزرگی است یعنی هرجا که حاکمیت و امر اسلام در آن نفوذ ندارد گویی که اصلا اسلام در آن جا نیست، به عبارتی در جاهای حساس و سرنوشت‌ساز اگر حکم اسلام مشاهده نشد پس خبری از اسلام و مسلمانی در آن نیست، چرا که آیه قرآن هم شرط ایمان و تسلیم حقیقی را پیروی از رسول‌الله در مواقع حساس می‌داند. 

پذیرش حاکمیت دین، شرط ایمان و مسلمانی است

بخوان:  اعلام برنامه‌های نوروزی ستاد گردشگری شهرداری تهران
میررکنی گفت: در چنین تحلیلی از یک سو می‌بینیم که امام درک حداقلی از دین را کنار زده و نگاهی کلان به اسلام را احیا و وارد جامعه می‌کند، اما از طرفی باید گفت اساسا امام با این حرکت ما را بار دیگر مسلمان کرد. یعنی ما تا زمانی که مؤمن به موضع فراگیر اسلام درمورد موضوعات مختلف نشدیم اصلا ایمان نیاورده‌ایم. برای همین امر است که امام خمینی در منشور روحانیت دولبه قیچی تجدد و تحجر را کنار هم قرار داده است، دو لبه‌ای که می‌خواهند رشته رویکرد کلان و فراگیر اسلامی را پاره کنند. درباره اینکه امام چگونه توانست این موضوع را پیگیر شود و در انتها آن را متحقق سازد، باید بگویم امام کار عجیب و غریبی را انجام نداد؛ بلکه ایشان بنا به نصوص وارد شده مثل آیات و روایات ما را نسبت به مسلمان بودنمان آگاه و هشیار می‌سازند. مثلاً کتاب ولایت‌فقیه امام یک اثر عرفی است و در آنجا ما شاهد تئوری‌پردازی خاصی از سوی امام نیستیم، اما وجه اهمیت این اثر از آنجایی است که امام دائماً متذکر بر بدیهیات دینی و فراگیر بودن احکام اسلامی هستند. 

وی افزود: امام معتقد بود مسأله‌ای وجود ندارد که اسلام درباره آن موضع‌ نگیرد. در چنین دیدگاهی، فهم ما از دین و مسائل اسلامی در موضوعات فقه مصطلح امروزی خلاصه نمی‌شود، بلکه ابعاد و افق‌های گسترده‌تری را هم در بر خواهد گرفت. وقتی من معتقد شدم که اسلام از انعقاد نطقه، تا امور دنیوی و معنوی و پس از آن عوالم پس از مرگ دارای یک برنامه برای انسان است، نمی‌توانم از «حکومت اسلامی» بگذرم. آیه‌ای است که به عقیده من ارتباط قابل توجهی با نظرگاه امام خمینی دارد:«فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لَا یَجِدُوا فِی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُوا تَسْلِیمًا» یعنی چنین است، قسم به خدای تو که اینان (به حقیقت) اهل ایمان نمی‌شوند مگر آنکه در خصومت و نزاعشان تنها تو را حَکَم کنند و آن‌گاه به هر حکمی که کنی اعتراض نداشته، کاملاً (از دل و جان) تسلیم (فرمان تو) باشند. در آیه قبل هم اشاره دارد:«وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِیمًا» یعنی ما رسولی نفرستادیم مگر بر این مقصود که خلق به امر خدا اطاعت او کنند. و اگر هنگامی که آنان (گروه منافق) بر خود ستم کردند به تو رجوع می‌کردند و از کردار خود به خدا توبه نموده و تو هم برای آنها استغفار می‌کردی و از خدا آمرزش می‌خواستی، در این حال البته خدا را توبه‌پذیر و مهربان می‌یافتند.

بخوان:  کشف پرتره مومیایی‌ها در یک مقبره



این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید


منبع: https://farsnews.ir/news/14020314000347/%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%B1%DA%A9%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%A7-%D8%B1%D8%A7-%DB%8C%DA%A9%E2%80%8C%D8%A8%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%DA%A9%D8%B1%D8%AF

امام ما را دوباره مسلمان کرد

عضو هیأت تحریریه مجله انقلابی سوره ادامه داد: امام چیزی تازه‌ای را برای مسلمین به ارمغان نیاورد بلکه به تعبیر حضرت امیر که فرمودند:« وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول، و خِرَدهاى دفن‌شده را مبعوث کند» آن ظرفیت حاضر در اعتقاد به اسلام را به افراد متذکر شدند و نشان دادند فراگیری اسلام در گرو یک چیز است و آن احقاق حکومت اسلامی است. 

میررکنی گفت: حضرت امام خمینی در منشور روحانیت طرحی بحثی در حد چند سطر را مطرح می‌کنند که در راستای فهم و تلقی ایشان از اسلام بسیار مهم است. ایشان در منشور روحانیت وقتی از جدایی دین از سیاست صحبت می‌کنند و نظرات برخی از سکولارها را به وادی تقریر می‌کشانند، در مقابل سخن از کسانی می‌گویند که تدریس فلسفه و عرفان را حرام و آن را نجس تلقی می‌کردند. کنار هم قرار گرفتن این دو طیف، یعنی تحجر و تجدد در این متن از اهمیت خاصی برخوردار است. عموماً تلقی ما چنین است که تحجر دارای شاخصه‌هایی است که یکی از آنان مخالفت با عرفان و فلسفه است، اما در اینجا مقصود امام چنین نیست؛ بلکه ایشان می‌خواهند درک حداقلی تحجر از اسلام را بیان کنند. به عبارت دیگر مخالفت مقدسین با فلسفه و عرفان به یک جوهره برمی‌گردد و آن درکی ظاهرگرایانه و حداقلی از دین است.