
بروزرسانی: 29 اردیبهشت 1404
نوربالا| خونسردی حسن طهرانی مقدم، پدر موشکی ایران هنگام تست ناموفق یک پروژه
منبع: https://farsnews.ir/news/14020531000831/%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D9%84%D8%A7%7C-%D8%AE%D9%88%D9%86%D8%B3%D8%B1%D8%AF%DB%8C-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B7%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%E2%80%8C%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85-%D9%BE%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%87%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%85-%D8%AA%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%88%D9%81%D9%82-%DB%8C%DA%A9
روایتی که می خوانید خلاصه ای از یکی از خاطرات ثبت شده در کتاب «با دست های خالی» به قلم مهدی بختیاری است که حول شخصیت پدر موشکی ایران نگاشته شده:
همه نگاه ها رفت به طرف حاج حسن. تمام بار خراب شدن تست روی حاجی بود. او می توانست با یک برخورد کوچک یا حتی با یک نگاه تمام مهندسان جوان و طبعاً کم طاقتش را پیش مهمان ها خراب کند و خستگی چند ماه ۶ صبح آمدن و ۱۲ شب رفتن را روی تنشان بگذارد؛ اما مهربانانه پرسید: چی شد بچه ها؟
«می خواستیم یکی از دستگاه های جدید را امتحان کنیم که بخاطرش ۶ ماه کار کرده بودیم. قرار بود نتیجه زحمات در ۳۰ ثانیه معلوم شود؛ اما هنوز همه و حتی خود حاجی نیز مردد بودند که دستگاه کار می کند یا نه.
قطعه ای که حاجی می گفت، چیزی نیست و می خواست یک ماهه مقاومتش را بالا ببرد، چیزی بود که چند مجموعه توی صنعت، سال ها روی آن کار کرده و هنوز نتوانسته بودند به نتیجه برسانند! حاجی هم خودش این چیزها را بهتر از بچه ها می دانست.
تست سر ساعت شروع شد. ثانیه دوازدهم یکی از قطعات پرید و دستگاه از کار افتاد.
حاجی نفس راحتی کشید و گفت: آخیش! خیالم راحت شد. اقلاً ۹ تا قطعه دیگه ای که ساختین درست کار کردند. این یه دونه هم چیزی نیست. تست بعدی رو می ذاریم بعد ماه رمضون با یه قطعه مقاوم تر.
پایان پیام/