چهارپاره‌ای از محسین کاویانی برای اربعین حسینی

این ستون‌ها که بیستون وارند
نقلِ یک عشقِ ناب و دیرینند
این جماعَت چقَدْر فرهادند
شهریارانِ قصرِ شیرینند

پایان پیام/


چشممان مَحوِ رقصِ پرچم هاست
گوشمان مستِ نوحه عربی است
آتش و باد، گرمِ عود و فلوت
شبِ مستانِ نینوا چه شبی است

ما «أَنَا مِنْ حُسَیْن» گویانیم
همه یک روح و بی‌شمار تنیم
بس که «حُبُّ الحُسَینِ یَجمَعُنا»
همه انگار اهلِ یک وطنیم

کوله من کجاست؟ کفشم کو؟
اربعین‌ها همیشه بی‌تابم
بعد از آن اولین سفر دلِ من
موکِبی شد برای اربابم

بغضِ بی تابِ عاشقان، سفری
روی ابرِ خیال می‌خواهد
از نجف سمتِ کربلا رفتن
پا فقط نه که بال می‌خواهد

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، محسن کاویانی شاعر آئینی جوان کشورمان به مناسبت فرارسیدن اربعین حسینی شعری در قالب چهارپاره سروده که در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است.

به لبم ، لَبْ لَبی غزلخوان شد
جای شربت شراب در سینی است
به دهانم دِهْین عجب چسبید
طعم شَعْریّه شعرِ آیینی است

دائماً شورِ عشق در سرِ ماست
ترش‌روییِ دشمن از این است
این که در ازدحامِ تلخی‌ها
زندگی با حسین شیرین است

گرمِ تبخیر سوی خورشیدیم
رودهایی به سمتِ دریاییم
در همین ظهرِ راه پیمایی
سوی عصرِ ظهور پویاییم

در مسیری که فرشِ آن عرش است
من فقط دیده‌ام ظواهر را
خُرده از من مگیر ای زاهد
حَرَجی نیست حالِ شاعر را



این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

بخوان:  ایسنا - باغ گل نرگس آزادشهر


منبع: https://farsnews.ir/news/14020613000584/%DA%86%D9%87%D8%A7%D8%B1%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B9%DB%8C%D9%86-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C

شک ندارم برای دردِ همه
نامِ مهدی همیشه تسکین است
چای مَشّایه یادمان داده ست
زندگی با حسین شیرین است…